معنی desleixo
desleixo
شکستن، شلختگی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با desleixo
desleixado
desleixado
بَدَوی، شَلَختِه، نامُناسِب، ناقِص، نامُرَتَّب
دیکشنری پرتغالی به فارسی
desfeito
desfeito
بازشُدِه، لَغو شُد
دیکشنری پرتغالی به فارسی