معنی desinflação
desinflação
کاهش تورّم
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با desinflação
desinfecção
desinfecção
ضِدِّ عُفونی، ضِدِّ عُفونی کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی