معنی desgostar
desgostar
تنفّر داشتن، دوست نداشتن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با desgostar
desmontar
desmontar
پیاده شُدَن، جُدا کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
descontar
descontar
تَخفیف دادَن، تَخفیف
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
disgustar
disgustar
تَنَفُّر داشتَن، اِنزِجار، ناخُشنود کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
descontar
descontar
تَخفیف دادَن، تَخفیف
دیکشنری پرتغالی به فارسی
desmontar
desmontar
پیاده شُدَن، جُدا کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
desgosto
desgosto
نَفرَت، دِل شِکَستَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
esgotar
esgotar
تُهی کَردَن، تَمام شُدَن، خَستِه کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی