معنی desenterrar
desenterrar
از خاک درآوردن، از زیر خاک بیرون بیاورد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با desenterrar
desenterrar
desenterrar
اَز خاک دَرآوَردَن، اَز زیرِ خاک بیرون بیاوَرَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
desintegrar
desintegrar
مُتَلاشی کَردَن، مُتَلاشی شُدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
desintegrar
desintegrar
ریز ریز شُدَن، مُتَلاشی شُدَن، مُتَلاشی کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
desterrar
desterrar
اِخراج کَردَن، تَبعِید کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی