معنی desenredamento
desenredamento
جداسازی، گره گشایی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با desenredamento
deserdamento
deserdamento
مَحرومِیَت اَز اِرث، سَلب اِرث
دیکشنری پرتغالی به فارسی