معنی desdobrar
desdobrar
باز کردن، گشودن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با desdobrar
deshonrar
deshonrar
بی اِحتِرامی کَردَن، بی حُرمَتی، بی آبِرو کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
descobrir
descobrir
کَشف کَردَن، کَشف کُنید، فاش کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
desonrar
desonrar
بی آبِرو کَردَن، بی حُرمَتی، بی اِحتِرامی کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی