معنی desconexo
desconexo
ناهمگون، از هم گسسته
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با desconexo
desconexão
desconexão
بی اِرتِباطی، قَطع اِرتِباط
دیکشنری پرتغالی به فارسی