معنی de maneira incômoda de maneira incômoda به طور دست و پا گیر، به روشی ناخوشایند، به طور مزاحم دیکشنری پرتغالی به فارسی
de manera incómoda de manera incómoda بِه طُورِ دَست و پا گیر، بِه طَرزِ ناجور، با ناراحَتی دیکشنری اسپانیایی به فارسی