معنی de forma real
de forma real
به طور سلطنتی، به صورت واقعی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با de forma real
de forma geral
de forma geral
بِه طُورِ عُمومی، بِه طُورِ کُلّی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
de forma rural
de forma rural
بِه طُورِ روستایی، بِه صورَتِ روستایی
دیکشنری پرتغالی به فارسی