معنی crocância
crocância
تردی، ترد بودن، سختی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با crocância
crocancia
crocancia
تُرُدی، تُرُد بودَن، سَختی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی