معنی conjurar
conjurar
جادو کردن، التماس کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با conjurar
conjurar
conjurar
جادو کَردَن، اِلقا کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
conjurer
conjurer
جادو کَردَن، دور کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
censurar
censurar
اِنتِقاد کَردَن، سانسور، سانسور کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
censurar
censurar
سانسور کَردَن، سانسور، اِنتِقاد کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
costurar
costurar
سوزَن زَدَن، دوختَن، دَستکاری کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی