معنی confortar
confortar
راحت دادن، راحتی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با confortar
conformar
conformar
هَمخوٰانی داشتَن، شِکل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
conformar
conformar
هَمخوٰانی داشتَن، مُطابِقَت داشتِه باشَد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
concoctar
concoctar
آمادِه کَردَن، سَرِهَم کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
confrontar
confrontar
روبِرو شُدَن، مُقابَلِه کُنَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
confirmar
confirmar
تَأیید کَردَن، تَأیید کُنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
confortato
confortato
دِلگَرم، دِلداری داد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
conformare
conformare
هَمخوٰانی داشتَن، مُطابِقَت داشتِه باشَد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
consertar
consertar
اِصلاح کَردَن، بَرایِ تَعمیر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
confrontar
confrontar
روبِرو شُدَن، مُقابَلِه کُنَد
دیکشنری پرتغالی به فارسی