معنی confisco
confisco
تصادر، مصادره
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با confisco
confisca
confisca
تَصَادُر، مُصادِرِه، ضَبط
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
con asco
con asco
با دِلِ نِگَرانی، با اِنزِجار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
confiscar
confiscar
تَصَادُر کَردَن، مُصادِرِه کُنَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
confiado
confiado
بااِعتِماد، مُطمَئِن، باورکُنَندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
confusão
confusão
اِختِلال، گیجی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
confiscar
confiscar
تَصَادُر کَردَن، مُصادِرِه کُنَد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
concisão
concisão
اِختِصار، مُختَصَر بودَن، موجِز بودَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
conciso
conciso
مُختَصَر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
confuso
confuso
آشُفتِه، گیج شُدِه، گیج، گیج کُنَندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی