معنی condenação
condenação
محکومیت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با condenação
condensação
condensação
چِگالی، مُتِراکِم شُدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
condenado
condenado
مَحکوم، مَحکوم کَرد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
convenção
convenção
مَراسِم، کُنوانسیون
دیکشنری پرتغالی به فارسی
contenção
contenção
مَهار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
condenado
condenado
مَحکوم، مَحکوم کَرد
دیکشنری پرتغالی به فارسی