معنی comutação
comutação
جابجایی، سوئیچینگ
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با comutação
conotação
conotação
مَعنی ضِمنی، مَفهوم
دیکشنری پرتغالی به فارسی
mutação
mutação
جَهش
دیکشنری پرتغالی به فارسی