معنی complementar
complementar
تکمیل کردن، مکمّل
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با complementar
complementar
complementar
تَعرِیف کَردَن، مُکَمِّل، تَکمِیل کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
komplementär
komplementär
بِه طُورِ تَمجِید آمیز، مُکَمِّل
دیکشنری آلمانی به فارسی
complimenter
complimenter
تَعرِیف کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
complimentare
complimentare
تَعرِیف کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
implementar
implementar
اِجرا کَردَن، اِجرا کُنَند
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
complemento
complemento
مُکَمِّل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
complemento
complemento
مُکَمِّل
دیکشنری پرتغالی به فارسی
implementar
implementar
اِجرا کَردَن، اِجرا کُنَند
دیکشنری پرتغالی به فارسی
complemento
complemento
مُکَمِّل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی