معنی colidir
colidir
تصادم کردن، برخورد، تصادف کردن، سقوط کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با colidir
colindar
colindar
مُجاوِرَت داشتَن، مُجاوِرَت کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
colorir
colorir
رَنگ کَردَن، رَنگ
دیکشنری پرتغالی به فارسی