معنی coincidir
coincidir
همزمان بودن، مطابقت دادن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با coincidir
coincidir
coincidir
مُوافَقَت کَردَن، مُصادِف شُدَن، هَمزَمان بودَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
coïncider
coïncider
هَمزَمان بودَن، مُصادِف شُدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
coincidere
coincidere
هَمزَمان بودَن، مُصادِف شُدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی