معنی coerente
coerente
منسجم
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با coerente
coerente
coerente
ثابِت قَدَم، سازِگار، مُنسَجِم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
coherente
coherente
مُنسَجِم، سازِگار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
cociente
cociente
حاصِل تَقسیم، ضَریب
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
inerente
inerente
ذاتی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
incoerente
incoerente
غِیرِمُستَقیم، ناسازگار، نامَفهوم، ناهَماهَنگ
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
contente
contente
راضی، خُوشحال
دیکشنری پرتغالی به فارسی
inerente
inerente
ذاتی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
incoerente
incoerente
نامَفهوم، ناسازگار، ناهَماهَنگ
دیکشنری پرتغالی به فارسی
coerenza
coerenza
هَماهَنگی، قَوام
دیکشنری ایتالیایی به فارسی