معنی cancelar
cancelar
لغو کردن، لغو
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با cancelar
cancelar
cancelar
لَغو کَردَن، لَغو کُنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
chanceler
chanceler
ناپایدار بودَن، تِلو تِلو خُوردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
cancelado
cancelado
لَغو شُدِه، لَغو شُد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
calcular
calcular
مُحاسِبِه کَردَن، مُحاسِبِه کُنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
congelar
congelar
یَخ زَدَن، مُنجَمِد کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
cancelado
cancelado
لَغو شُدِه، لَغو شُد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
calcular
calcular
مُحاسِبِه کَردَن، مُحاسِبِه کُنید
دیکشنری پرتغالی به فارسی
congelar
congelar
یَخ زَدَن، مُنجَمِد کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
cancellare
cancellare
پاک کَردَن، لَغو، حَذف کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی