معنی basicamente
basicamente
به طور اساسی، اساساً
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با basicamente
básicamente
básicamente
بِه طُورِ اَساسی، اَساساً
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pasivamente
pasivamente
بِه طُورِ غِیرِفَعّال، مُنفَعِلانِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
físicamente
físicamente
بِه طُورِ فیزیکی، اَز نَظَرِ فیزیکی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
masivamente
masivamente
بِه طُورِ عَظیم، بِه طُورِ اَنبوه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
fisicamente
fisicamente
بِه طُورِ فیزیکی، اَز نَظَرِ فیزیکی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
magicamente
magicamente
جادوئی وار، بِه طُورِ جادویی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
fisicamente
fisicamente
بِه طُورِ فیزیکی، اَز نَظَرِ فیزیکی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
taticamente
taticamente
بِه طُورِ تاکتیکی، اَز نَظَرِ تاکتیکی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
magicamente
magicamente
جادوئی وار، بِه طُورِ جادویی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی