معنی atordoado
atordoado
سرگشته، مات و مبهوت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با atordoado
acordado
acordado
بیدار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
atordoar
atordoar
شِگِفت زَدِه کَردَن، بیهوش کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی