معنی asseio
asseio
مرتّب بودن، پاکیزگی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با asseio
anseio
anseio
آرِزو، مَن آرِزو دارَم، دِلتَنگی، اِشتیاق
دیکشنری پرتغالی به فارسی
asseoir
asseoir
صَندَلی گُذاشتَن، بِنِشین
دیکشنری فرانسوی به فارسی
alheio
alheio
بی خَبَر، بیگانِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
assédio
assédio
آزار، آزار و اَذیَّت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
assado
assado
بِرِشتِه، کَباب
دیکشنری پرتغالی به فارسی
assenso
assenso
مُوافَقَت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی