arrêter arrêter ایستادَن، تَوَقُّف کُنید، بازداشت کَردَن، جِلوگیری کَردَن، مُتِوَقِّف کَردَن دیکشنری فرانسوی به فارسی
arrugar arrugar چُروک اَنداختَن، چین و چُروک، چُروک خُوردَن، چُروکیدَن، چین چین کَردَن، چین خُوردَن دیکشنری اسپانیایی به فارسی