معنی apressado
apressado
شتابزده، عجله کرد، عجله دار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با apressado
apresurado
apresurado
شِتابزَدِه، عَجَلِه کَرد، عَجَلِه دار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
apreciado
apreciado
اَرزِشمَند، قَدردانی کَرد، گِرامی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
apreciado
apreciado
گِرامی، قَدردانی کَرد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
apretado
apretado
مُحکَم، تَنگ
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
apressar
apressar
شِتاب کَردَن، عَجَلِه کُن، عَجَلِه کَردَن، تَلاش کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی