معنی amarrar amarrar باند زدن، گره زدن، بستن، بسته شدن، رباط زدن، پارک کردن، رشته کردن، بستن به دیکشنری پرتغالی به فارسی
abarcar abarcar پوشاندَن، را دَر بَر می گیرَد، دامَنِه داشتَن، شامِل کَردَن دیکشنری اسپانیایی به فارسی
amassar amassar جَمع آوَری کَردَن، وَرز دادَن، چُروک اَنداختَن، چُروکیدَن، چین چین کَردَن دیکشنری پرتغالی به فارسی