معنی aliar
aliar
متّحد شدن، متّحد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با aliar
alisar
alisar
صاف کَردَن، صاف
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
alisar
alisar
صاف کَردَن، صاف
دیکشنری پرتغالی به فارسی
adiar
adiar
تَعطیل کَردَن، بِه تَعویق اَنداختَن، تَعویق اَنداختَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
afiar
afiar
تیز کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
liar
liar
وَحشی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی