معنی agravado
agravado
وخیم تر، تشدید شده است
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با agravado
agravado
agravado
وَخیم تَر، تَشدِید شُد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
agraviado
agraviado
با ناراحَتی، ناراحَت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
agrandado
agrandado
بُزُرگ شُدِه، بُزُرگ شُدِه اَست
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
atrapado
atrapado
مَحبوس، بِه دام اُفتادِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
atrasado
atrasado
دیر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
aggravato
aggravato
وَخیم تَر، تَشدِید شُد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
agravar
agravar
بَدتَر کَردَن، تَشدِید کُنَند، تَشدِید کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
arañado
arañado
خَراشیدِه، خَراشیدِه شُدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
agravar
agravar
بَدتَر کَردَن، تَشدِید کُنَند، تَشدِید کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی