معنی afixar
afixar
چسباندن، پست
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با afixar
afilar
afilar
کاهِش دادَن، تیز کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
afinar
afinar
کاهِش دادَن، لَحن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
afiar
afiar
تیز کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
affixer
affixer
چَسباندَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
agitar
agitar
آشوب کَردَن، تِکان دادَن، لَرزاندَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
afirmar
afirmar
اِدِّعا کَردَن، بِگو، تَأیید کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
afiliar
afiliar
چَسباندَن، وابَستِه، وابَستِه کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
afeitar
afeitar
اِصلاح کَردَن، تَراشیدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
animar
animar
تَشوِیق کَردَن، تَشوِیق کُنَند، روح دادَن، زِندِه کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی