معنی afiançar
afiançar
تحکیم کردن، امن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با afiançar
afianzar
afianzar
تَحکیم کَردَن، اَمن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
alcançar
alcançar
دَست یافتَن، بَرایِ رِسیدَن بِه، رِسیدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
aliança
aliança
اِتِّحاد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
avançar
avançar
پیشرَفت کَردَن، پیشبُرد، جِلو بُردَن، پیش بُردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
afinar
afinar
کاهِش دادَن، لَحن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
fiança
fiança
وَثیقِه گُذاشتَن، وَثیقِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی