معنی afetado
afetado
ساختگی، تحت تاثیر قرار گرفته است
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با afetado
afectado
afectado
ساختِگی، تَحتِ تَاثیر قَرار گِرِفتِه اَست
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
acerado
acerado
با ویژِگی های فولادی، فولادی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
agotado
agotado
بی حال، خَستِه، فَرسودِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
agitado
agitado
آشُفتِه، گیج کُنَندِه، شُلوغ
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
afrutado
afrutado
میوِه ای
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
afilado
afilado
تیز شُدِه، تیز
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
apretado
apretado
مُحکَم، تَنگ
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
afetação
afetação
وَسوَاس، مَحَبَّت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
adotado
adotado
پَذیرُفتِه شُدِه، بِه تَصوِیب رِسید
دیکشنری پرتغالی به فارسی