معنی admoestar
admoestar
توصیه کردن، نصیحت کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با admoestar
admonester
admonester
تَوصِیَه کَردَن، نَصیحَت کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
amonestar
amonestar
تَوصِیَه کَردَن، نَصیحَت کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی