معنی acordar acordar توافق داشتن، برای بیدار شدن، بیدار بودن، بیدار کردن، برانگیختن، بیدار شدن دیکشنری پرتغالی به فارسی
accorder accorder اِعطا کَردَن، مُوافَقَت کَردَن، بَخشیدَن، تَنظِیم کَردَن، تَوَافُق داشتَن دیکشنری فرانسوی به فارسی