معنی acidentado
acidentado
پر دست انداز، تصادف، ناهموار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با acidentado
accidentado
accidentado
پُر دَست اَنداز، تَپِّه ای، ناهَموار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
apimentado
apimentado
فِلفِلی، تُند
دیکشنری پرتغالی به فارسی
accidentato
accidentato
پُر دَست اَنداز، بَرآمَدِه، ناهَموار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
acidental
acidental
تَصادُفی
دیکشنری پرتغالی به فارسی