معنی zwartość
zwartość
فشردگی، فشرده
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با zwartość
wartość
wartość
اَرزِش، اَرزِش پَیام، اَرزِشمَندی، کِرَامَت
دیکشنری لهستانی به فارسی
twardość
twardość
اِستِحکام، اِنعِطاف پَذیری، سَختی، سِفتی
دیکشنری لهستانی به فارسی
otwartość
otwartość
بی پَردِه گویی، پُررَنگ، گُشودِگی، گُفتَن
دیکشنری لهستانی به فارسی