معنی zrzędliwy
zrzędliwy
بدخلق، تحریک پذیر، زودرنج، عبوس، گریم کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با zrzędliwy
zrzędliwie
zrzędliwie
با بَداَخلاقی، با تَحقِیر، با عَصَبانیَّت
دیکشنری لهستانی به فارسی