جدول جو
جدول جو

معنی zirytowany

zirytowany
عصبانی، اذیّت شده، بد، با عصبانیّت، با عشق، تحریک پذیری، آزاردهنده، دردناک، آزرده، رنگ پریده
دیکشنری لهستانی به فارسی