ترجمه zewnętrzny به فارسی - دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با zewnętrzny
wewnętrzny
- wewnętrzny
- دَرون گَرایانِه، دَرونگَرا، دَرونی، دَرونی بودَن، دَرون، دَرونی سازی، داخِلی، دادَن، ذاتی، شَرط بَندی کُنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
zewnętrznie
- zewnętrznie
- اَز بیرون، حَملِه اَز جِناحَین، بِه طُورِ خارِجی، سیخ دار، بِه طُورِ ظاهِری، غَم اَنگیز، بِه طُورِ غِیرِمُستَقیم، غِیرِ مُستَقیم
دیکشنری لهستانی به فارسی