معنی zerknąć
zerknąć
نگاه اجمالی انداختن، عصبانی نگاه کن
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با zerknąć
zamknąć
zamknąć
قُفل کَردَن، بِه اَوج بِرِسَد، بَستَن
دیکشنری لهستانی به فارسی