zawierać zawierać دَر بَر داشتَن، بَستِه بَندی کُنید، دَر بَر گِرِفتَن، رَگ بِه رَگ شُدَن، شامِل کَردَن، گُنجاندِه نَشُدِه اَست دیکشنری لهستانی به فارسی
zbierać zbierać جَمع کَردَن، جَمع آوَری کُنید، جَمع آوَری کَردَن، غارَت کَردَن، قابِض دیکشنری لهستانی به فارسی