جدول جو
جدول جو

معنی zdystansowany

zdystansowany
به طور بی اعتنایی، بی رویّه، به طور جدا از هم، جدایی ناپذیر، دور از دیگران، دور انداختن، دور
دیکشنری لهستانی به فارسی