zgodny zgodny هَم خوٰان، صَمیمِیَت، مُطابِق، مُشاهِدِه کُنید، سازِگار، هَماهَنگ دیکشنری لهستانی به فارسی
znośny znośny بِه طُورِ قابِلِ تَحَمُّل، غِیرِ قابِلِ تَصَوُّر، قابِلِ زِندِگی، قابِلِ تَحَمُّل دیکشنری لهستانی به فارسی