معنی zbieranie
zbieranie
جمع آوری، جمع آوری کنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با zbieranie
ścieranie
ścieranie
فَرسایِش
دیکشنری لهستانی به فارسی
biernie
biernie
بِه طُورِ غِیرِفَعّال، بِدونِ قَطعیَّت
دیکشنری لهستانی به فارسی