معنی zawrotny zawrotny سرخوش، به طور اتّفاقی، سرگیجه آور، بیهوش کردن، سرگیجه دار، سرد، با سرگیجه، سرگیجه، با سرگیجه آور، سرنوشت ساز دیکشنری لهستانی به فارسی