معنی żartobliwy żartobliwy شوخ، بازیگوش، طنزآمیز، طنز، شوخی، نشاط شوخ، بازیگوش، طَنزآمیز، طَنز، شوخی، نِشَاط دیکشنری لهستانی به فارسی