ترجمه zarozumiały به فارسی - دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با zarozumiały
zrozumiały
- zrozumiały
- قابِلِ فَهم، بازار، قابِلِ دَرک، قابِلِ دَرمان، قابِلِ اِرتِباط، قابِلِ نَجَات
دیکشنری لهستانی به فارسی
zarozumiale
- zarozumiale
- مَغرورانِه، آجیل، بِه طُورِ مَغرورانِه، بِه صورَتِ مَفهومی، با گُستاخی یا خُودبُزُرگ بینی، گیج شُدِه، با تَکَبُّر، مُتِکَبِّرانِه
دیکشنری لهستانی به فارسی