ترجمه zaraza به فارسی - دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با zaraza
haraka
- haraka
- سُرعَت، بِه سُرعَت، سَریع، شِتابزَدِگی، شِتابزَدِه، عَجَلِه دار، شِتاب، عَجَلِه کَردَن، تَلاش کَردَن، تُند و تیز، شورِشی، تَاکید شُدِه، سُرعَت عَمَل، بِه طُورِ سَریع، تیز، فُوری
دیکشنری سواحیلی به فارسی