معنی zakochany
zakochany
شیفته، شیک، عاشق
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با zakochany
ukochany
ukochany
عَزیز
دیکشنری لهستانی به فارسی
zapchany
zapchany
پُرشُدِه، مَواد مُنفَجِرِه
دیکشنری لهستانی به فارسی