معنی zagnieść
zagnieść
چروک انداختن، موج دار شدن
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با zagnieść
zawieść
zawieść
نااُمید کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
gnieść
gnieść
چین چین کَردَن، مُوج دار شُدَن
دیکشنری لهستانی به فارسی