معنی zabraniać
zabraniać
ممنوع کردن، من، ممانعت کردن، مهار کند
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با zabraniać
zarabiać
zarabiać
کَسب کَردَن، تَسخیر کُنَد
دیکشنری لهستانی به فارسی